• وبلاگ : انتظار
  • يادداشت : كسي نيست جواب من جوان رو بخواهد بده ؟!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست من

    خيلي شرمنده ام كه دير ميرسم

    با سوالات يه هويي قافلگيرم كردي

    در جواب سوال اوليتون بايد بگم كه به نظر من هيچ حد و مرزي بين ديوانگي و عاقلي در عشق نيست

    و اندازه خاصي نداره ، هر كسي ميتونه تا حدي از مرز عاقلي به ديوانگي در عشق پيشروي كنه

    و در مورد سوال دوميتون باز هم به نظر من بايدي در كار نيست يعني دست خود طرف نيست كه حالا كه عاشق شده عاقل باشه يا ديوانه

    البته تا كمي نسبت به اين حالت بسته به درجه عشقش ميتونه تصميم بگيره

    و در مورد سوال آخرتون ، باز هم به نظر من كسي كه عاشق ميشه در درجه اول تا حدودي ديوانه ميشه و بعد از گذشت مدت زماني به اين ديوانگي افزوده ميشه كه برخي اين ديوانگي ثابت و در برخي با گذشت زمان عفت ميكنه و به عاقلي نزديكتر ميشه و با اين وجود عاشق در درجه اول ديوانه هست ...

    اميدوارم موفق باشي ...

    دستانت را به من بده و سعي كن تا بفهمي كه من چقدر به تو احتياج دارم به تو و به عشقي كه به آن
    ايمان دارم... ولي افسوس آسمان نمي بارد تا اين تن غبار آلود را بشويد و ببرد با خود به ديار دوست

    سلام دوست عزيز .يه چند وقتي نبودم.از همه ي لطفي که بهم داشتيد ممنون

    هنوز آپ نيستم فقط بهتون سر زدم که نگيد بي معرفتم

    چه فرقي ميكنه اول ديونه باشي يا عاقل يا عاشق

    اول بايد تعريف عقل - عشق وديوانگي مشخص بشه وبعد بگيم كدومش هستيم .

    سلام

    از نظر من عاقلي و ديوانگي مرزي نداره و مي شه در يك آن هم عاقل بود و هم ديوانه!

    + سيده 
    سلام بستگي داره كه از اول عاشق بودي يا نه كه معلوم شه از اول ديوانه اي يا عاقل. و يكي از قانونهاي عاشقي اينه كه ديوانه باشي (البته اگه عاشق واقعي باشي)ديوانگي مرزوحدودي هم نداره كه بخواي يه خط براش بكشي وجدا از بقيه كني.

    سلام

    يا خوب منظورم نرسوندم يا متوجه نشديد .

    من لفظ ديوانگي که بکار ميبريم رو گفتم در کارنيست وقت عاشق شدي و محو در محبوبت گشتي از ديد ديگران کارهايت مثال ديوانگان است ولي از هزاران عاقل عاقلتري همانند علي بن مهزيار ديوانه بود يا عاقل نميدونم بهتر از اين نميتونم مفهومشو برسونم . شايد هر دو با هم هم عاقل ميشويم وهم ديوانه !

    پاسخ

    درسته دفعه ي قبل شايد من منظور شما رو نفهميدم ولي از نظر من هر كي باشه ديوونه عاقلي پيش اونه و در اصل ديوانگي است اصل كه عاقلي قبل از ديوانگي است و يك عاقلي متعالي داريم كه همون ديوانگي است

    سلام رفيق

    منم يكي مثل تو ام .ولي فكر كنم كه انسان قبل از عاشق شدن يه آدم ديوونه است وبعد از اين كه عاشق ميشه ميفهمه كه تا الآن چقدر بيچاره بوده!!!!

    و به نظرمن هركي كه عاشق نباشه ديوانه اي بيش نيست.همينو بس ...

    فعلا باي

    پاسخ

    هر كي باشه ديوونه عاقلي پيش اونه

    سلام

    ببين عزيز كسي كه بتونه عاشق بشه پس بطورقطع عاقل بوده چون هيچ فرد ديوانه اي حالااز هر نوع نمي تونه معني عشق رو بفهمه چه برسه به اينكه عاشق بشه

    بعدحالااين فردعاقل نبايدبزاره كه اين عشق او رابه مرزديوانگي بكشاند

    بايداز روي عقل ومنطق پيش برود نه ازروي احساس چرا احسلاس هم لازمه ولي همرا با منطق

    پاينده

    پاسخ

    پس چطور عاشقاني ديوانه داريم كه هزارتا عاقل رو مي ارزند منظور من رو از ديوانه و عاقل نفهميديد

    سلام

    استاد كائنات كه اين كارخانه ساخت

    مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت

    راستش من معتقدم ماها هميشه كلمه عشق رو خاكمال مي كنيم چون صبر و تحملمون كمه اگه عاشق هم بشيم كم مياريم و برا اينه كه مي گم عشق خاكمال ميشه و در نگاه ما تنزل پيدا مي كنه .

    ولي در هر حال ما اگر عاشق هم نشيم و نباشيم با يه معشوقِ عاشق روبه رو هستيم و اون خداست ، اگه ما كم بزاريم اون جاشو پر مي كنه. اما تا كي ميشه كم گذاشت و او .....

    پاسخ

    ممنون ولي جواب سوال هاي من چه شد ؟

    سلام

    مرز جنون در عشق اونجايي هست كه آدم بتونه دست از جان بشويد.

    بذار تموم عالم به من بگن ديوونه

    همه عشقم همينه خدا خودش ميدونه

    يا علي

    با خون دل نوشتم!

    پاسخ

    احسنت تك بيت بسيار عالي از يك نمونه عاشق ديوانه كه بالا گفتم هزارتا عاقل رو مي ارزه

    باسلام

    من فكر مي كنم وقتي دل عاشق شد ديگر اختيار دست خود انسان نيست ومي شود گفت عاشق ديوانه اي است كه اختيارش در دست دل است اگر عشق الهي باشد سرنوشت خوبي در پيش دارد واگر غير الهي باشد عاقبت آن پشيماني است نتيجه مي گيريم انسان عاشق در اول ديوانه است ونمي داند چكار مي خواهد بكند ولي بعد عاقل مي شود

    يا علي مدد خدا نگهدار

    پاسخ

    از يك نظر زيبا است ولي از نظر من اول عاقلي است كه به كمك عشق خدايي تازه مي فهمه بايد ديوانه باشه در عشق و دو دو تا نكنه با معشوق اش كه بعد همين طرز فكر خودش مي شه يك نوع فاعده كه يك نوع عاقلي به حساب مي ياد ولي عاقلي ديوانگي

    سلام

    اما در مورد سوالتون « عشق الهي ديگه ؟»

    بنظر من اصلاح ديوانگي رو ما اضافه كرديم ديوانگي در كار نيست . ولي مسلم است كه عاقلي مرتبه هايي دارد كه رتبه آخرش بعد عاشقيست.عاشق شدي سعي ميكني چون محبوبت كامل گردي پس عاقلتر و فهيم تر ...

    نظر من بود با كمي ...

    يا علي

    دو يوسف

    پاسخ

    ديوانگي در كار نيست ؟ پس اين همه عرفا كه در شعرهاشون و در اعمالشون خودشون رو ديوانه خطاب مي كردن چي بود ؟ عاشق ديوانه من ام يار كو؟ / عقل ام كه بدادم راه كو ؟